شعر نینی جونی عزیز خونه ما – صوتی
یه روز که من بودم تو خونه تنهانینی جونی اومد به خونهی ما لُپ گلی بود و صورتش توپولو قد و بالاش ریزه بود و کوچولو با دست و پاهای کوچیک و تمیز با دوتا چشم مشکی و ریزِریز تو تخت بچگیِ من که خوابید روی تنش بود یه پتوی سفید نینی جونی روی سرش…
