نارنجی و راه پر رمز و راز – صوتی

روزی روزگاری، در دل یک جنگل بزرگ و سبز، یک سنجاب کوچولو به نام نارنجی زندگی می‌کرد. نارنجی خیلی بازیگوش و کنجکاو بود و هر روز به دنبال کشف چیزهای جدید می‌رفت.

یک روز، نارنجی در حالی که به دنبال یک بلوط بزرگ و خوشمزه بود، ناگهان درختی قدیمی و بسیار بلند دید که قبلاً هرگز به آن توجه نکرده بود. این درخت با بقیه درخت‌ها فرق داشت؛ چون روی تنه‌اش یک در کوچک و چوبی بود که به نظر خیلی قدیمی و فراموش‌شده می‌آمد.

نارنجی با چشمان درخشان و قلبی پر از هیجان، به در نزدیک شد و با احتیاط آن را باز کرد. پشت در، راهرویی تاریک و پیچ‌درپیچ بود که به نظر می‌رسید به جای عجیبی ختم می‌شود…

حالا نارنجی باید تصمیم بگیرد که وارد این راهروی تاریک شود یا به خانه‌اش برگردد. او نمی‌دانست در آنجا چه چیزی انتظارش را می‌کشد. شاید یک راز بزرگ، شاید یک دوست جدید، یا شاید چیزی دیگر…

به نظر تو نارنجی چه تصمیمی می‌گیرد؟ و اگر وارد راهرو شود، در انتهای آن چه چیزی پیدا خواهد کرد؟

نظرتان را برای ما بنویسید!

نویسنده: زینب نادری – گوینده: زهرا طباطبایی

نوشته‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *